13 فروردین 1404

  • 1399/08/19
  • - تعداد بازدید: 295
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

اهمیت مدیریت دانش برای اثربخشی یادگیری الکترونیک در دنیاگیری ویروس کرونا

در حال حاضر یکی از روندهای مهمی که در اغلب کشورهای جهان تحت تاثیر دنیاگیری ویروس کرونا (COVID-19) قرار گرفته، روند توسعه یادگیری الکترونیکی در سازمانها و مراکز آموزشی می باشد.

 

اهمیت مدیریت دانش برای اثربخشی یادگیری الکترونیک در دنیاگیری ویروس کرونا

 

روح الله تولایی سردبیر نشریه علمی مدیریت راهبردی دانش سازمانی و رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه جامع امام حسین(ع)


در حال حاضر یکی از روندهای مهمی که در اغلب کشورهای جهان تحت تاثیر دنیاگیری ویروس کرونا (COVID-19) قرار گرفته، روند توسعه یادگیری الکترونیکی در سازمانها و مراکز آموزشی می باشد.

 

یادگیری الکترونیکی از مفاهیمی است که با رشد و گسترش فناوریهای ارتباطات و اطلاعات(ict)، درحوزه تعلیم و تربیت مطرح شد و توجه بسیاری از سازمانها و مراکز آموزشی را به خود جلب کرده است. با پیشرفت روز افزون فناوریهای ارتباطات و اطلاعات، یادگیری الکترونیک نیز در حال رشد بود که با شیوع ویروس کرونا این روند با سرعت زیادی، "جهش" پیدا کرده است و اغلب سازمانها، مدارس و دانشگا هها برای پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا مجبور به گسترش استفاده از فرایندهای یادگیری الکترونیکی در سازمان خود شده اند. رشد یادگیری الکترونیکی مزایای دیگری را نیز به دنبال داشته که مهمترین آنها عبارتند از: دسترسی جهانی، برنامه های متعدد و حق انتخاب، مشارکت فعال، دانشجو محوری، به موقع بودن، صرفه جویی در هزینه ها، یادگیری با سرعت دلخواه و امکان بازگشت، ارزیابی چند وجهی، کمک به حفظ محیط زیست.

این درحالی است که به کارگیری مدیریت دانش میتواند نقش مهمی در توسعه دانش بنیان فرایند یادگیری الکترونیکی و پیامدهای آن از جمله بهبود عملکرد فردی و سازمانی داشته باشد و برخی از چالشها و مشکلات یادگیری الکترونیکی را نیز مدیریت نماید. به دلیل رابطه نزدیک دانش و یادگیری، مدیریت دانش می تواند سهم زیادی در بهبود فرایندهای آموزش داشته باشد و این موضوع به ساخت یک فرهنگ یادگیری پیوسته کمک می نماید. بهبود کیفیت، گسترش منابع انسانی و گسترش پایه در مدیریت و اندازه گیری، ازجمله نقشهای مدیریت دانش در آموزش می باشد.

 

(Songsongyos, 2012)یکی از هدفهای مشترک یادگیری الکترونیکی و مدیریت دانش، ارتقاء یادگیری و انتقال دانش است.

اگر فرایندهای مدیریت دانش و ابزارهای آن در فرایند یادگیری الکترونیکی به کار رود و ادغام شود، میتواند فراگیران را قادر به شناسایی محتوای مهم دانشی برای یادگیری نموده و مسیر به کاربرد رساندن آن را ترسیم نماید. ازجنبه مدیریت دانش، فراگیران جهت کسب دانش باید فرآیندهای مدیریت دانش شامل خلق، اکتساب، ذخیره سازی، شخصی سازی، تسهیم، توزیع، همکاری و به کارگیری دانش را دنبال نمایند. به طور کلی ابزارهای مدیریت دانش را می توان به پنج دسته زیر طبقه بندی نمود Sigala & Chalkiti, 2014; Bebensee and etal., 2012; Tsui & Lau, 2009; Yan & etal., 2008; Wang & etal., 2007 :)

 

در همین راستا ابزارهای همکاری که دارای کارکردهای ارائه ایده، مخزن دانش، گروه افزارها 1، سامانه های جریان کار 2، ایمیل، اتا قهای گفتگو 3، اتا قهای بحث 4 ، فرومها و تابلو اعلانات 5 هستند، فراگیران را در یادگیری الکترونیکی قادر به خلق و یا اکتساب دانش از طریق همکاری های دانشی و تسهیم دان می نمایند. همچنین ابزارهای اجتماعی فراگیران را در ارائه بازخورد، دنبال کردن ایده، امتیازدهی، رای گیری، توزیع، انتشار، تبادل و تسهیم

 1 Groupware

2 Workflow

3 Chat-Rooms

4 Discussion Rooms

5 Bulletin Boards

  

Scientific Journal of Strategic Management of Organizational Knowledge

Summer 2020, Vol. 3, No. 9

اطلاعات و دانش یاری  میرساند. ابزارهای پیوند1 نیز امکاناتی جهت جستجوی پیشرفته، ارائه نقشه دانشی، نمایش یکپارچه فعالیتهای اخیر، پیشنهادات، پروفایل اساتید و دانشجویان، طبقهبندی اطلاعات و شاخص گذاری در اختیار فراگیران قرار می دهند. ابزارهای مدیریت دانش شخصی امکاناتی برای نگاشت شخصی دانش، ایجاد پروفایل شخصی، مدیریت تماسها، تنظیم سرعت یادگیری و بازگشت مجدد را برای فراگیران فراهم  میکند. و در نهایت ابزارهای مدیریت دانش نظیر به نظیر 2 امکاناتی برای جستجوی نظیر به نظیر، تسهیم فایل، اشتراک صفحه نمایش، توزیع محتوا و ارتباطات همزمان را فراهم می نماید.

 

در یک نگاه کلان تر نیز انتخاب و تنظیم راهبردهای مدیریت دانش نقش مهمی در اثربخشی یادگیری الکترونیک دارد. بر اساس رویکرد هانسن و همکاران) Hansen & etal., 1999 (، سازما نهای موفق در مدیریت دانش، یک روش متحدالشکل را برای استقرار و بهره برداری از مدیریت دانش تعقیب نمیکنند و به طور کلی این سازما نها، دو راهبرد اصلی را برای به کارگیری مدیریت دانش اتخاذ می کنند:

الف راهبرد تدوین دانش - 3 )فرد با مستندات 4 (؛ ب راهبرد تبادل فردی دانش - 5 )فرد با فرد 6) .

در راهبرد اول، دانش از شخصی که در آن نقش داشته استخراج و سپس به منظوراستفادهی مجدد، به صورت صریح و آشکار تدوین میشود و پس از اطمینان از ارزشمندی دانش و پالایش آن، به شکلی که کاربرپسند باشد، در یک پایگاه حاوی رکوردهای دانشی با نام مخزن دانش 7 ، ذخیره میشود. رکوردهای دانش به گونهای در مخزن دانش قالب بندی و ویرایش میشوند که مستقل از فرد دارنده آن باشند و برای همه کاربران و افراد گروه  همکارکرد 8 قابل درک و فهم داشته باشند. لذا در راهبرد تدوین دانش، سامانه های یادگیری الکترونیک می توانند از مخزن دانش برای آموزش فراگیران استفاده نمایند.

در راهبرد تبادل فردی دانش، بیشتر بر افراد خبره سازمان یا اساتید خبره دانشگاه و دانشهای ضمنی آنها تمرکز می شود و محوریت در این راهبرد بر گفتوگوی بین اشخاص است. این راهبرد به دنبال تسهیل و پشتیبانی از اشتراک فرد به فرد دانش های ضمنی است؛ لذا بخشهای اصلی آن، شبکه های دانشی) شامل فهرست طبقه بندی شده و

1 Connection

2 Peer to peer

3. Codification Strategy

4. people-to-documents

5. Personalization Strategy

6. people-to-people

7. Knowledge repository

8. Community of practices

پایگاههای اطلاعاتی از خبرگان سازمان(، به همراه مسیرهای ارتباطی که تعامل افراد با خبرگان را تسهیل و پشتیبانی می کند، است .دانشی که در این راهبرد مورد توجه قرار می گیرد، مستندسازی نشده یا اینکه مستندسازی آن بسیار دشوار و غیرممکن است .این دانش های ضمنی در جلسات هم اندیشی 1، گفتگوها و بحثهای گروهی یا فرد به فرد منتقل می شود. در سازمان هایی که دانش در آنها عمیق تر و ذهنی تر است و حل مسئله به بررسی جنبه های مختلف نیازدارد، از این راهبرد استفاده میشود. در این راهبرد، دانش با افرادی که در توسعه آن نقش دارند، گره خورده است وافراد در ارتباط با یکدیگر از آن دانشها بهره می برند. لذا در راهبرد تبادل فردی دانش، سامان ه های یادگیری الکترونیک بایستی بر توسعه شبکه های اجتماعی سازمانی و بین سازمانی جهت تسهیل ارتباط اساتید و خبرگان با فراگیران تمرکز نماید.

References

• Bebensee, T., Helms, R. and Spruit, M. (2012), Exploring Web 2.0 Applications as a Mean of Bolstering up Knowledge Management. The Electronic Journal of Knowledge Management, 9 (1), 1-9.

• Hansen, Morten T., Nohria, Nitin, Tierney, Thomas (1999), What’s Your Strategy for Managing Knowledge?, Harvard Business Review, March/April 1999, Vol.77, Issue2: 106-116.

• Sigala, M., & Chalkiti, K. (2014), Investigating the exploitation of web 2.0 for knowledge management in the Greek tourism industry: An utilisation–importance analysis. Computers in Human Behavior, 30, 800-812.

• Songsongyos, p. (2012), The Knowledge Management in Higher Education in Shang Mai: A Comparative Review, International Conference on Education and Educational Psychology, Tailand: procedia social and behavioral sciences 69, pp. 399-403.

• Wang, W., Xiong, R., & Sun, J. (2007), Design of a Web2.0-based Knowledge Management Platform. In Integration and Innovation Orient to E-Society , 2, 237-245. Springer US.

• Yan, L., Yang, J., & Wang, W. (2008), Using web 2.0 for knowledge management in higher education. International Symposium on Knowledge Acquisition and Modeling, December 2008. KAM'08. (pp. 419-423). IEEE.

 

پایان خبر

  • گروه خبری : اخبار
  • کد خبری : 32234
کلیدواژه

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید